أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ؟ أَیْنَ أَبْناءُ الْحُسَیْنِ؟

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ

أیْنَ الْحَسَنُ؟ أَیْنَ الْحُسَیْنُ؟ أَیْنَ أَبْناءُ الْحُسَیْنِ؟

حسن کجاست؟ حسین کجاست؟ فرزندان حسین کجایند؟

Where is Hasan? Where is Hussein? Where is the sons of Hussein?

مطالب این وبلاگ با هدف تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان (عج) میباشد

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم وَ فَرَجَنٰاٰبِهِم
به حق حضرت زینب کبری (س)


التماس دعای فرج
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْـخَـفـآءُ

برای دیدن در اندازه بزرگتر روی عکس کلیک کنید

طبقه بندی موضوعی

جنون‎آمیزترین جنایت معاویه

پنجشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۴ ق.ظ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

 

 امام حسن مجتبی علیه السلام در شب نیمه رمضان سال سوم هجری در مدینه چشم به جهان گشود و حدود هفت سال از دوران زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را درک کرد و پس از آن حضرت حدود سی سال با پدر بزرگوارشان علی بن ابی طالب علیه السلام ملازمت داشت. بعد از شهادت امیرالمؤمنان علیه السلام به مدت ده سال عهده دار مقام امامت بودند و در 28 صفر سال پنجاه هجری در سن 47 سالگی به دستور معاویه بن ابی سفیان و به دست جعده دختر اَشْعَثِ بنِ قِیس مسموم شد و بر اثر همان زهر به شهادت رسید.

 

قالَ الحَسَنُ علیه السلام : عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَفکَّرُ فی مأکُولِهِ کَیفَ لا یَتَفَکَّرُ فی مَعْقُولِهِ فَیُجنِّبُ بَطْنَهُ ما یُؤذِیْهِ وَ یُودِعُ صَدْرَهُ ما یُرْدِیْهِ؛

تعجب می کنم از کسانی که در غذای جسم خود فکر می کنند ولی در امور معنوی و غذای روح خویش اندیشه نمی کنند؛ شکم خود را از طعام مضرّ حفظ می کنند ولی از افکار پلیدی که روان را می آلاید پرهیز نمی کنند.

-----------------------------------------

معاویه بارها تصمیم بر مسموم کردن امام مجتبى(علیه السلام) گرفت تا زمینه بیعت با یزید را فراهم کند

 

 

امام حسن مجتبى(علیه السلام) بعد از امضاى قرارداد صلح از کوفه به مدینه جدش پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بازگشت و حدود ده سال در جوار ملکوتى پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و مسجد النبى(صلی الله علیه و آله و سلم) گام‏هاى بسیار اساسى برداشت.


معاویه بارها تصمیم بر مسموم کردن امام مجتبى(علیه السلام) گرفت و به واسطه‏هاى پنهان زیادى متوسل گردید حاکم نیشابورى با سند معتبر از ام بکر بنت مسور نقل مى‏کند که گفت:
«کان الحسن بن على(علیه السلام) سم مرارا کل ذلک یغلت‏حتى کانت مرة الاخیرة التى مات فیها فانه کان یختلف کبده، فلم لبث‏بعد ذلک الا ثلاثا حتى توفی; حسن بن‏على(علیه السلام) را بارها مسموم کردند، لیکن اثر چندانى نگذاشت ولى در آخرین مرتبه زهر کبدش را پاره‏پاره کرد، که بعد از آن سه روز بیش‏تر زنده نماند.»


ابن ‏ابی الحدید مینویسد: «چون معاویه خواست ‏براى پسرش یزید بیعت ‏بگیرد، اقدام به مسموم نمودن امام مجتبى(علیه السلام) کرد، زیرا معاویه براى گرفتن بیعت ‏به نفع پسرش و موروثى کردن حکومتش مانعى بزرگ‏تر و قوى‏تر از حسن‏ بن‏ على(علیه السلام) نمى‏دید، پس معاویه توطئه کرد، آن حضرت را مسموم نمود و سبب مرگش شد.»
در این توطئه، بیش‏ترین نقش را مروان بن‏حکم که فرماندار مدینه بود ایفا کرد. وقتى معاویه تصمیم بر این جنایت هولناک گرفت، آخرین مرتبه، طى نامه‏اى سرى از مروان فرماندار خویش خواست تا در مسمومیت‏حسن بن‏على(علیه السلام) سرعت گیرد و آن را در اولویت قرار دهد.
مروان جهت اجراى این توطئه مامور شد با جعده دختر اشعث همسر امام مجتبى(علیه السلام) تماس برقرار کند. معاویه در نامه‏اش نوشته بود که جعده یک عنصر ناراضى و ناراحت است و از جهت روحى مى‏تواند با ما همکارى داشته باشد و سفارش کرده بود که به جعده وعده دهد بعد از انجام ماموریتش او را به همسرى پسرش یزید درخواهد آورد و نیز توصیه کرده بود صد هزار درهم به او بدهد.


بنا به گفته شعبى: چون جعده امام مجتبى(علیه السلام) را مسموم کرد، معاویه صدهزار درهم را به او داد، لیکن از ازدواج با پسرش یزید سرباز زد و در پیامى برایش نوشت: «چون علاقه به حیات و زندگى فرزندم یزید دارم، نمى‏گذارم با تو ازدواج کند.»

امام صادق(علیه السلام) فرمود: جعده زهر را گرفت و به منزل آورد. آن روزها امام مجتبى(علیه السلام) روزه داشت و روزهاى بسیار گرمى بود، به هنگام افطار خواست مقدارى شیر بنوشد، آن ملعون زهر را در میان آن شیر ریخته بود، به مجرد این که شیر را آشامید، پس از چند دقیقه امام(علیه السلام) فریاد برآورد:
«عدوة الله! قتلتنی قتلک الله و الله لا تصیبن منی خلفا و لقد غرک و سخر منک و الله یخزیک و یخزیه; دشمن خدا! تو مرا کشتى، خداوند تو را نابود کند. سوگند به خدا! بعد از من بهره و سودى (خوشحالى) براى تو نخواهد بود. تو را گول زدند و مفت و رایگان در راستاى اهدافشان به کار گرفتند. سوگند به خدا (معاویه) بیچاره و بدبخت نمود تو را و خود را خوار و ذلیل کرد.»


امام صادق(علیه السلام) در ادامه سخنان خود فرمودند: «امام مجتبى(علیه السلام) بعد از این که جعده او را مسموم کرد، دو روز بیش‏تر باقى نماند و از دنیا رفت و معاویه هم بدانچه وعده کرده بود وفا ننمود.»


تطهیر جنایتکار
بعضى از مورخان همانند ابن خلدون و لامنس خواسته‏اند دامن معاویه را از این جنایت هولناک تطهیر کنند و بگویند، این هم از اخبار ساختگى است. ابن خلدون مى‏نویسد:
«و ما ینقل من ان معاویة دس الیه السم من زوجة جعدة بنت الاشعث‏فهو من احادیث الشیعة و حاشا لمعاویة من ذلک...; نسبت مسمومیت‏حسن بن‏على(علیه السلام) به معاویة ابى‏سفیان که به دست همسرش جعده دختر اشعث انجام شد، ساخته و پرداخته شیعه است و دامن معاویه از چنین نسبت‏هایى به دور است.»
ولامنس نیز مى‏نویسد: «و کان الغرض من هذا الاتهام و صم الامویین ... و لم یجرا على هذا القول بهذا الاتهام الشنیع جمهرة سوى المؤلفین من الشیعة.»
هدف از نسبت مسمومیت‏ حسن بن ‏على [علیه السلام] به معاویه بد نام کردن رژیم بنى‏امیه بوده و این اتهام را غیر از مؤلفان شیعه کسى مطرح نکرده است!!


اعتراف مورخان
توطئه معاویه جهت مسموم نمودن امام مجتبى(علیه السلام) به قدرى روشن و آشکار است که فرصت هر گونه انکار را از مورخان و دانشمندان گرفته است و از این‏روست که آنان بدون اختلاف - جز در موارد اندک - آن را نگاشته‏اند، از جمله آنهاست: ابن‏ حجر عسقلانى، ابوالحسن على بن‏ حسین بن‏ على مسعودى، ابوالفرج اصفهانى،شیخ مفید، احمد بن‏ یحیى بن‏جابر بلاذری، ابن ‏عبدالبر، محمد بن ‏على ابن‏ شهرآشوب، ابن صباغ مالکى، سبط ابن‏جوزى، سیوطى، حاکم نیشابورى،احمد بن ‏اعثم کوفى، و جمال الدین ابى الحجاج یوسف المزى.


به جهت اختصار به مطالب محمد بن‏جریر طبرى بسنده مى‏کنیم او مى‏نویسد:
علت وفات و رحلت امام مجتبى(علیه السلام) این بود که معاویه هفتاد مرتبه آن حضرت را مسموم کرد ولیکن اثر فورى و اساسى نگذاشت تا این که زهرى را جهت مسموم نمودن آن حضرت براى جعده دختر محمد بن‏اشعث‏بن‏قیس کندى فرستاد و به همراه آن زهر، بیست هزار دینار فرستاد و ده قطعه باغ از باغهاى کوفه را به نام او کرد و همچنن وعده داد بعد از انجام ماموریت، او را به ازدواج پسرش یزیدبن معاویه درآورد. پس او در فرصتى خاص آن زهر را به خورد حسن بن‏ على داد و مسمومش کرد».


مورخ توانا، علامه بزرگوار باقر شریف قرشى مى‏نویسد:
جعده دختر اشعث‏بن‏قیس از خانواده‏ هاى فرومایه، بسیار پست و فرصت‏طلب بود. او نسبت‏ به امام مجتبى(علیه السلام) عقده است، شاید بدان جهت که نتوانسته بود از آن حضرت فرزندى داشته باشد; از این‏رو وقتى زهر از سوى مروان رسید و وعده‏ها را شنید و پولها را مشاهده کرد، ارتکاب آن جرم بزرگ را پذیرفت و در روزى گرم و سوزان که امام مجتبى(علیه السلام) روزه‏دار بود، به هنگام افطار زهر را در کاسه شیر ریخت و به آن حضرت خورانید. زهر بلافاصله روده‏هایش را پاره کرد و امام از شدت درد به خود مى‏پیچید و مى‏فرمود: انالله و انا الیه راجعون. آخرین روزهاى حیات آن حضرت، جنادة بن‏امیه براى عیادت خدمتش آمد. او مى‏گوید: حال امام منقلب بود و از شدت درد مى‏نالید،تشتى را در برابر حضرت قرار داده بودند. هر چند گاه، لخته‏هاى خون از راه دهان خارج مى‏شد، این جا بود که به وحشت افتادم و سخت ناراحتم شدم.

 

منبع: نگاهی به واپسین روزهای عمر امام حسن مجتبی (ع)
نویسنده : احمد زمانی

-------------------------------------

منبع: جنبش مصاف

 

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی